با نام و یاد خدای بزرگ
و درود به دوستان گرامی
فرود رفعتی هستم از کمپین هلیل و جازموریان و شهر جیرفت
سپاسگزارم که این وقت را به من دادید که از مصیبتهای بیش از یک میلیون نفر مردمی بگویم که دارند زندگی و فرهنگ و تمدن 7 هزار ساله شان را از دست می دهند .
کمتر دوست دار فرهنگ و تاریخ و هویت ایرانی هست که از تمدن جیرفت باستان که حالا به 7 شهرستان جیرفت و عنبرآباد و کهنوج و قلعه گنج و رودبار جنوب و فاریاب تقسیم شده ، نشنیده باشد . و خواهش می کنم حتما هلیل و جازموریان و تمدن جیرفت باستان و جنوب کرمان را سرچ کنید و
این اعداد و ارقامی را که میگویم را بخاطر بسپارید یا ضبط کنید و با هر رسانه ای که در اختیار دارید بازنشر کنید که شما هم در رساندن فریاد مظلومیت مردم محروم نگاه داشته شده جنوب کرمان سهم داشته باشید .
مردم ، استان کرمان را بعنوان یک استان کویری می شناسند ، در حالی که هلیل رود با طول 400 کیلومتر، تنها رودخانه دایمی جنوب کشور است که به برکت آن تمدن جیرفت باستان شکل گرفته و بزرگترین باغهای مرکبات و نخیلات و مزارع جالیز و صیفی جات ، در دشت رودبار و جیرفت با تولید سالیانه 4 و نیم میلیون تن محصولات ارگانیک خارج از فصل ، تعادل بازار قیمت مصرف را بعهده دارد .
تعادل قیمت بازار مصرف و خارج از فصل را کسانی درک می کنند که به یاد میاورند در چند سال پیش، وقتی یخ زدگی ، 3 شب جلو تولید خیار سبز را گرفت ، قیمت خیار سبز از کیلویی 2 هزار تومن رسید به بیست هزار تومن !
این هلیل رود 400 کیلومتری ، آب همه باغها و کشاورزی و آب زیر زمینی همه شهرستانهای جنوبی را تامین می کند و به بزرگترین تالاب آب شیرین کشور یعنی تالاب بین المللی جازموریان و می ریزد که 230 گونه گیاهی و 240 گونه جانوری را در خودش دارد .
حالا این جازموریان چقدر مساحت دارد ؟
100 کیلومتر در 200 کیلومتر بین دو استان کرمان و سیستان و بلوچستان . یعنی دو برابر دریاچه ارومیه .و 70 هزار کیلومتر حوضه آبریزش هست.
اگر این تالاب که مانند پوشال کولر آبی عمل می کند نمناک باشد ، تبدیل به نسیم خنکی در شبهای داغ جنوب کرمان می شود که به آن شوباد می گویند ، و اگر خشک باشد تبدیل به لوار داغ و ریزگردهایی کمتر از 2 و نیم میکرونی سرطان زایی می شود که به اقرار خانم ابتکار 25 درصد یا یک چهارم از ریزگردهای کشور را ایجاد می کند ، در حالی که بیش از 30 درصد هستند .و پریروز ادارات جنوب کرمان را تعطیل کردند.
با نا آگاهی مردم و مسیولین از سال 1371 سد جیرفت و 24 بند سنگ و سیمانی و سد بافت بر روی هلیل رود ساخته شده است که موجب خشک شدن هلیل رود و تالاب جازموریان و فرورفتن آبهای زیر زمینی و خشکسالی و سیل و تغیرات اقلیمی و تخلیه روستاها در جنوب کرمان شده است . و مردم برای جبران خشک شدن هلیل ، و برای نجات باغها و مزارعشان از حدود 15 هزار حلقه چاه غیر مجاز ، آبهای چندین میلیون ساله را برداشت می کنند و هندوانه و پیاز و سیب زمینی تولید می کنند که با سیاستهای غلط دولت ، خیلی وقتها روی زمین می ماند و دسترنج کشاورز نابود می شود .
بخاطر تغیرات اقلیمی بارانهای موسمی تابستانی را که هر چند هفته یک بار در جنوب کرمان می بارید و همه آبها دوباره به جازموریان بر می گشتند و این چرخه ادامه داشت را ، دیگر نداریم .
چون جازموریان خشک شده و رطوبتی نداره که به باروری ابرها کمک کند و جنگلهای واقع کوههای دور تا دور جلگه جنوب کرمان هم خشک و گرم شده اند و نمیتوانند هوا را خنک کنند که ابر تولید و بارور بشوند.
یعنی ابر داریم ، ولی باران نداریم !
و این همان تاثیر بال پروانه ای محیط زیستی است .
در این مدت حقابه زیست محیطی که هنگام مطالعات سد به عنوان حقابه زیست محیطی جازموریان در نظر گرفته شده بوده هم رها نشده است .
این تغیرات اقلیمی موجب بیکاری و کوچ اقلیمی و ناهنجاریهای اجتماعی شده است .
به محض اینکه در وقتی مورد جازموریان سرچ کنید ، اولین چیزی که بالا می آید فقر و کپرنشینی و خشکسالی است .
اینها کم بوده ، آمده اند برای توسعه صنایع فولاد بوتیا ، پتروشیمی فجر کارخانه مس کرمان ، محور گردشگری هفت باغ ، پروژه روئیایی دل عالم و ... ، قصد انتقال آب سرشاخه های هلیل رود به شهر کرمان را دارند .
آنهم به بهانه تامین آب آشامیدنی شهر کرمان .
این انتقال آب با بستن سد صفارود بر رودخانه هلیل رود و انتقال آب با پمپاژ و بوسیله تونل 38 کیلومتری در دل کوهها و 70 کیلومتر لوله گذاری صورت می گیرد که حتی با چند کیلومتر حفاری تونل که تا کنون انجام شده ، مسیر آب چشمه سارهای دهها روستا را منحرف و درختان گردوی چند صد ساله را خشک کرده است .
و جالب اینه که بدونید که با همه نفوذی که داشته اند تا کنون نتوانسته اند مجوز سازمان محیط زیست را بگیرند ولی هر ساله بودجه گرفته اند و مقداری از کار را هم پیش برده اند !
دهها گردهمایی اعتراضی صورت گرفته و صدها کلیپ و مقاله از مردم و کارشناسان ازجمله خانم ها اعظم بهرامی ، مریم بازوند خبرنگار ایلنا ، فاطمه ظفر نژاد ،و آقایان محمد درویش ، نیک آهنگ کوثر ، ناصر کرمی ، و دیگر کارشناسان و اساتید دانشگاه در رسانه ها ، پیامدهای ناگوار انتقال آب را گوشزد کرده اند ، دهها طومار حقیقی و یک طومار 30 هزار امضاییه الکترونیکی برای آقای رییسی در زمان تصدی قوه قضاییه فرستاده اند و حالا وزارت نیروی دولت آقای رییسی همچنان پیگیر هدف شوم مافیای آب هست.
در انتقال آب ، هر دو جناج چپ و راست اعم از باند جهانگیری و مرعشی و زاهدی و باهنر ذینفع هستند و فقط سهم خواهی بیشتری دارند . و قرارگاه خاتم الانبیا هم مجری و ذینفعه که اگر برای کرمان آب نداشته باشد برای آنها نان دارد .
یعنی برای همه شون برد برد یا بهتر بگویم برد خورده .
خودشان می گویند 23 .... میلیون متر مکعب آب منتقل می شود ولی حجم آب خیلی بیشتر است.
این در حالیه که میدونیم تنها 4 درصد آب برای مصرف خانگی استفاده می شود .
این 4 درصد را می شود با حذف آب آشامیدنی از فلاش تانک دسشوئیها ، و فضای سبز و قالی شوییها و کارواشها ، و اصلاح سیستم لوله کشی فرسوده آب و فاضلاب جبران کرد.
بنابراین هر بچه ای میدونه که هدف از انتقال آب ، استفاده از آب شیرین هلیل رود برای مصارف صنعتی و صنایع آب بر در شهر کویری کرمان است .
از طرفی وقتی شهری زیر ساختهای لازم برای توسعه را ندارد چه اصراری داریم که این شهر توسعه پیدا کند و روستاهای تولید کننده را خشک کنیم و مردم به شهرهای صنعتی بیایند و حاشیه نشینی و هزاران مشکل اجتماعی و بحران هویتی ایجاد کنیم؟
یعنی دقیقا بلایی را که بر سر زاینده رود و اصفهان آوردند ، از سال 71 بر سر هلیل رود و جازموریان و مردم جنوب کرمان آورده اند ، ولی رسانه ای نشده .
وقتی در اعتراضات مردم بدون واهمه می گویند فکر نکنید آب هلیل را به کرمان منتقل می کنید و در ویلاهای هفت باغ عشق و حال می کنید و ما می آییم و برای شما کارگری می کنیم! ، نه ، می آییم بچه هاتون را به گروگان می گیریم و از خانه هایتان بیرونتان می کنیم ! این یعنی اوج بحران اجتماعی !
و در پایان این را باید بگویم که مسیولین رده بالا باید به حرف مردم و رسانه ها که زبان مردم هستند اعتماد کنند ، نه به توجیه ها و آمار و ارقامی که مسیولین طرحها ارایه می کنند .
در توجیه سد گتوند و ساخت متروپل وصدها طرح زیانبار دیگه ... مردم و رسانه ها تذکر دادند ، ولی همیشه مسیولین با آمار و ارقام ، طرحهای زیانبار را توجیه کردند .
کرمان یا کارمانیا از دوره باستان محل بافندگی قالی و گلیم و شال و ترمه و ... بوده ، بیایند با همین مشاغل سنتی و گردشگری رو دوباره رونق بدهند و محیط زیست را بخاطر صنایع سنگین نابود نکنند . و بگذارند کرمان برای نسلهای آینده هم قابل سکونت باشد .
امیدوارم که با همت شما دوستان اطلاع رسانی بشود و از این بحران زیست محیطی و فرهنگی و تاریخی ، و سیاسی و اجتماعی و اقتصادی پیشگیری شود .
سپاسگزارم
خدا نگهدار همگی
کانون سردفتران و دفتر یاران کرمان...
ما را در سایت کانون سردفتران و دفتر یاران کرمان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sardaftarankermano بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 6 مهر 1401 ساعت: 14:36